گفتارهای عاشورایی (5)
- پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۴۶ ب.ظ
- ۲ نظر
مطلب پنجم
محوریت دستگاه فقاهت شیعه در رویکرد به انتظار (1)
مقدمه
الف) آنچه در عصر ظهور اتفاق می افتد، تجلی دین در عالم شهود است؛ چیزی که فراتر از عدالت سوسیالیستی یا عدالت مکتب رفاه و یا عدالت مبتنی بر لیبرال دموکراسی یا مدرنیته اسلامی است و حتی فراتر از تمدن اسلامی است؛ تحول فراگیر، عمیق و همه جانبه که در کل هستی اعم از عالم انسانی، حیوانی، نباتات، جمادات محقق می شود. اساس این تحول همانند عالم بهشت، چندان برای ما قابل تصور نیست « فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ »هیچ کسی نمی داند خداوند در بهشت برای اولیاء چه چشم روشنی هایی مخفی کرده است. همین طور حقایقی در عصر ظهور تجلی پیدا می کند که الان برای ما قابل درک نیست. از همین روست که همه خوبان عالم برمی گردند. چنانچه در اذن دخول زیارت سرداب می خوانیم: « لِأَبْلُغَ مِنْ طَاعَتِکَ مُرَادِی وَ أَشْفِی مِنْ أَعْدَائِکَ فُؤَادِی »؛ چرا که در عصر ظهور است که برکات ولایت، طاعت و تبعیت در عالم آشکار می شود.
ب) این تحول عظیم بر محور حضرت بقیه الله (ع) و از فروع ظهور و تجلی خود حضرت و ولایت این وجود مقدس است که ما از آن تعبیر می کنیم به «ظهور حقیقت حضرت در عالم شهود». البته برای ما سهمی و نقشی قرار داده اند؛ یعنی عبادت، توسل، دعا و تهذیب ما در وقوع این حادثه عظیم نقش ایفا می کند، اما، این وجود مقدس حضرت بقیه الله (ع) است که عالم را تبدیل به عالم دیگر می کند؛ وجود مقدسی که خلیفه مطلق خداوند و خاتم همه اوصیاء و وارث همه انبیاء است؛ و آنچه از عالم بالا آمده به نحو جامع در این وجود مقدس، محقق است.
۱ـ تجلی اسلام ناب (اسلام ولایت محور) در عصر ظهور
گاه بر اثر غفلتی که اتفاق افتاده، این توهم به وجود آمده که وقتی حضرت تشریف می آورند « یأتی بدین جدید » حتی برخی از محققین گاه این عبارت جعلی را توضیح داده اند که چون در طول تاریخ تحریف هایی بر دامن دین نشسته، حضرت ابتدا دین را از میان پیرایه ها و گرد و غبارها پیراسته و آراسته می کند. برخی نیز بر این عبارت جعلی چنین تنیده اند که گویا این روحانیت شیعه بوده اند که در طول تاریخ زوایدی را بر دین افزوده اند و دینداری را به مشقت و سختی دچار کرده اند که حضرت نخست دین را آن چنان از این زواید پیرایش می کند که گویا دین جدید آورده است. اما براساس تتبع، اصلاً چنین تعبیری در منابع ما وجود ندارد. این تعبیر در کتاب «ایقان» که در اثبات امامت "علی محمد باب" نوشته شده، آمده است. در آنجا برای توجیه تحریفات گسترده این شخص، این عبارت را آورده و خواسته اثبات کند پس ایشان امام زمان است!
آنچه در منابع ما به حد تواتر و گسترده آمده همانند این حدیث شریف است: « وَ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَطاء، قالَ سَئَلْتُ اَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی الْباقِرَ علیه السلام، فَقُلْتُ: اِذا خَرَجَ الْمَهْدِی بِاَیُّ سیرَةٍ یسیرُ؟ قالَ: یهْدِمُ ما قَبْلَهُ، کَما صَنَعَ رَسُولُ الله(ص) وَ یسْتَأنِفُ الْاِسْلامَ جَدیداً ».
چنانچه می بینیم این تعبیر، کاملاً غیر از تعبیر «یأتی بدین جدید » است. البته ما قبول داریم که اسلام مورد تحریف قرار گرفته است؛ به نظر ما اسلام، «توحید، ولایت، شریعت» است. «ولایت» که حلقه اتصال توحید به شریعت و جامعه است آن را از میان برداشتند و هدف شان هم از حذف این حلقه ی اتصال همه حقایق، این بود که می خواستند رابطه مردم را با بیت النور، دارالحکمه و بیت النبوه قطع نمایند. در حالی که اگر این حلقه اتصال برداشته شود نه شریعت، شریعت حقیقی است و نه دیگر کسی به توحید می رسد؛ لذا چون اسلام منهای ولایت، اسلام حقیقی نیست، حضرت از نو آن را احیاء و در باطن اسلام جاری می کنند. حقیقت دین همان ولایت حقّة است و شریعت، مناسک جریان آن در همه شؤون زندگی فرد و جامعه است. بنابراین « یسْتَأنِفُ الْاِسْلامَ جَدیداً » ؛ یعنی اسلامی که تحریف شده و حضرت آن را از نو بنا می کند، همان اسلام جدش نبی اکرم (ص) است.