رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

عصر گذار؛ عصر انتظار است. حرکت تاریخی جامعه شیعیان در دوران انتظار، صیرورت و گذار به یک جامعه عالی است که اراده معصوم علیه السلام در تمام شؤون آن جاری شده باشد. و تا جامعه شیعه خود را به یاران سیدالشهداء علیه السلام نزدیک نکند و همچون عبد امام صادق علیه السلام نگردد؛ امام زمانمان ظهور نخواهد کرد.

پس این ما هستیم که باید عوض شویم؛ تغییر کنیم؛ متعالی گردیم؛ به سمت امام علیه السلام حرکت کنیم. ما باید دگرگون گردیم. عصر گذار؛ یعنی همین!

امام ره به ما آموخت انتظار تنها در مبارزه است، و این بدین معناست که وظیفه ما در دوران انتظار فعال بودن و درگیری با جبهه باطل است نه منفعل بودن و انزوا!
حقیقت آن است که جامعه ی منتظر شیعه در دوران غیبت وظیفه ای بس سنگین بر عهده دارد و آن زمینه سازی ظهور آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در باب مؤلفه های زمینه سازی توسط علماء سخنان زیادی گفته شده است که شامل ابعاد مختلفی از معیار ها همچون تربیت 313 یار، ایجاد پایگاه قدرت شیعیان، افزایش اسلام خواهی درسطح جهانی، به اضطرار رسیدن مؤمنین در نیاز به امام و ... خواهد بود که می توان همه آنها را در یک گذاره از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی خلاصه کرد:
»»»»»»»»"تمدن نوین اسلامی"««««««««

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

حجت الاسلام محمدرضاکتابی

انقلاب در نمایی نو ارائه مدلی تحلیلی برای انقلاب اسلامی

 

پاسخ صحیح و جامع به پرسش از انقلاب، کدام پاسخ است؟ پاسخی که همه انقلاب راخلاصه در اقتصاد می کند؟ یا پاسخی که تفسیری روان شناسانه از انقلاب ارائه می دهد؟ یا شاید آن دسته از آن پاسخ های جامعه شناسانه؟ و یا ... اگر پاسخ های تک عاملی و تک بعدی را پاسخ های جامعی ندانیم، که نمی دانیم؛ ضرورت پاسخی جامع را بیش تر احساس خواهیم کرد پاسخ جامع قطعاً از نگاهی جامع بر می خیزد. «انقلابی به نام دین» را بیش تر و بهتر از هر نگاه دیگری نگاه دینی می تواند تفسیر و تحلیل نماید. دین امری جامع است و نگاه دینی لاجرم نیز. آیا می توان بر مبنای این نگاه، مدلی تحلیلی برای انقلاب اسلامی فراهم آورد؟ و بر این اساس پاسخی جامع و متناسب به پرسش از انقلاب اسلامی داد؟ متن حاضر که حاصل قلم حجت الاسلام والمسلمین کتابی می باشد، تلاشی است در این راستا.

 

تولید علم انقلاب اسلامی راه مقابله با تکنوکرات‌هاست

امروزه بخش عمده‌ای از کسانی که تکنوکرات نامیده می‌شوند افرادی هستند که پس از انقلاب به صحنه‌های مدیریتی کشور راه یافته‌اند و دلیل آنها برای ورود به صحنه، برخورداری از تعهد بوده است. به عبارت دیگر بسیاری از تکنوکرات‌های فعلی، کسانی هستند که به خاطر «تعهدشان» جانشین نیروهای متخصص اما غیرمتعهد شده‌اند. برخی از این چهره‌ها دارای سوابق روشن مبارزاتی در قبل و بعد از انقلاب نیز هستند.چگونه است که امروز خود منادی «تکنوکراسی» شده‌اند؟! مرتد شده‌اند؟! ضد انقلاب شده‌اند؟ یا شاید اینها از همان اول هم نفوذی بوده‌اند؟!

بایدهای ‌رسانه ‌اسلامی و نقش آن در صدور انقلاب

* گفتاری از نادر طالب زاده، مستندساز و کارشناس برجسته رسانه

نادر طالب زادهدهه هفتاد میلادی من در امریکا بودم. آن‌چه اهمیت دارد، این است که بدانیم در سال‌های ۵۴ ـ ۱۳۵۳ دنیا چه دنیایی بود و در سال‌های ۵۸ ـ ۱۳۵۷ چه اتفاقی افتاد. انسان باید برخی مسائل را ببیند تا باور کند. نسل جوان که هیچ کدام از این لحظات را شهودی درک نکرده است، باید از کسانی که این دوره را دیده‌اند و اکنون حاضر هستند، این‌ها را بشنود و بداند چه اتفاقی افتاد، چه بود و چه شد.

غرب تلاش می کند شکاف ایدئولوژیک در دنیای اسلام را به یک درگیری درون تمدنی در دنیای اسلام برساند

برگرفته از کتاب «تحلیل فتنه‌ی ۸۸ در آیینه‌ی فرهنگ»

در یک نگاه کلان، سه قرائت « سکولاریست‌ها»،«طرفداران مدرنیته‌ی اسلامی » و «طرفداران تمدن اسلامی» از اسلام در بین مسلمان‌ها وجود دارد که این سه تفکر در نگرش به اسلام، در نگرش به غرب، در تحلیل انقلاب اسلامی، در تحلیل دشمنان انقلاب اسلامی و در تقابل‌هایی که با انقلاب اسلامی وجود دارد، با هم تفاوت دارند.

 

 

انقلاب اسلامی ایران؛ علیه مدرنیته

 انقلاب اسلامی ایران علیه مدرنیته

(به مناسبت 34مین سالگرد پیروزی انقلاب)

 

 

وسعت تحولاتی که انقلاب اسلامی ایران در سال 57 در مقیاس جغرافیایی ایجاد کرد نه تنها خود ایران و کشور های اسلامی را در بر می گرفت بلکه تأثیراتی غیر قابل انکار در اکثر اندیشمندان و انسان های آزاد جهان گذاشت. همچنین مقیاس این تأثیرات در عرصه ی ایدئولوژی و سیاسی جهان شامل فروپاشی جبهه کمونیست شوروی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به نوعی مذهبی بودن تمام انقلاب های بعد از آن است. همین امور موجب شده است تا عده ای از تئوریسین های انقلاب اسلامی، آن را کاملا نقطه مقابل مدرنیته یا همان تمدن مدرن قلمداد کنند.

برای شناخت بیشتر این تقابل و همچنین قضاوت در باره چنین ایده ئی لازم است نگاهی ژرف نگرانه به هر دوی آنها انداخت:

با نگاه به مدرنیته ی رشدیافته از رنسانس، می توان به مادی بودن مبادی، مبانی و نظام غایات این نوع از زیست و تمدن پی برد. به عبارت دیگر اگر نگاهی به ارکان اصلی تمدنی مدرنیته بیندازیم می توانیم دریابیم که مدرنیته هم در بخش تولید اطلاعات و علم از دنیا و محیط خود چه در سطح علوم پایه و چه در سطح علوم کاربردی؛ و هم در بخش توزیع این اطلاعات در جامعه به نحو آموزش و پرورش انسان ها بر اسان اطلاعات بدست آمده؛ و هم در بخش کاربردی و عینی کردن اطلاعات یعنی ایجاد ساختار های اجتماعی اعم از اقتصادی و سیاسی و روابط انسانی ریزتر؛ تماما مادی عمل کرده است و این جهت و رویکرد به زندگی، که نوعی دنیاطلی و زیاده خواهی، انسان محوری و بی دینی است را در تمام این سه رکن اساسی تمدن، جاری کرده است. و به همین دلیل است که تمام تولیدات فکری و ابزاری مدرنیته هماهنگ عمل می کنند و هیچ یک از ساخته های آن تا به حال سبب دینداری بیشتر جوامع مدرن نشده است و بلکه هر چه این تمدن به پیشرفت و توسعه ی تعریف شده خود حرکت کرده بحران معنویت بیشتری را پدید آورده است. از دیگر شاخصه های مدرنیته می توان به تغییر نظام ارزشی جامعه و تحقیر شعار اصلی انبیاء یعنی توحید اشاره کرد.

در مقابل وقتی به انقلاب اسلامی نگاه می کنیم در می یابیم که حرکت مردم ایران دقیقا در هنگامی رخ می دهد که شاه ایران در حال مدرن سازی ایران آنهم به صورت کاملا مبتذل و اجباری بود. مدرنیته ای که شاه در نظر گرفته بود استعماری بود و چون از لایه ی فرهنگی شروع کرده بود به اصطکاک شدیدی با مردم رو به رو شد. انقلاب مردم در واقع برخورد با همین عواقب فرهنگی و دینی بالخصوص و عواقب سیاسی و اقتصادی در درجه دوم بود که آنهم از لوازم مدرن شدن است. همانطور که اشاره شد انقلاب اسلامی سبب فروپاشی بلوک شرق و تزلزل بلوک غرب شد، اما با این حال در چیستی حرکت بعدی انقلاب بین ایرانیان سه دیدگاه شکل گرفت. عده ای ساز غربی شدن از سر تا پا و اصلاح قرائت دینی به نفع مدرنیته را سردادند؛ عده ای هم یک پا این ور و یک پا آن ور تئوری مدرنیته اسلامی را سردادند که هم راحتی و لذایذ مدرنیته را داشته باشیم و هم اخلاق اسلامی را؛ و دیدگاه سومی مطرح شد که همین دیدگاه هم مبنای ادامه ی راه انقلاب توسط رهبر آن قرار گرفت و آن ایجاد تمدن اسلامی برای مقابله و درگیری همه جانبه با تمدن مدرنیته غرب است.

اندیشه تمدن اسلامی، با توجه به نگاه ژرفی که به غرب دارد تمام آن را مردود و غیر قابل استفاده برای شیعیان و تمدن اسلامی می داند چرا که حضور جهت گیری و رویکرد کفرآلود را در تمام اجزاء آن مشاهده می کند. لذا بر طبق این دیدگاه جامعه ی شیعه باید یک ترکیب نو از روابط انسان با انسان و انسان با محیط بر اساس محوریت رابطه ی انسان با خدا شکل داد که ترکیبی کاملا متفاوت از آنچه مدرنیته ساخته است خواهد شد و این تفاوت در تمام ارکان ها و سطوح تمدن از نرم افزارهایی چون علوم پایه و علوم انسانی گرفته تا سخت افزارهایی چون ساختار هدایت قدرت و صنعت و شهرسازی و... همه را در بر می گیرد.

از بایسته های ایجاد تمدن اسلامی می توان به لزوم جامعیت دین، لزوم مدیریت تحقیقات جهت ایجاد نظام تولید و توزیع اطلاعات تا ایجاد ساختار مناصب اجتماعی بر اساس دین و همچنین لزوم تئوریزه کردن مبانی فلسفه و تولید ادبیات اداره در تمامی سطوح اشاره کرد. مضافا ایجاد تمدن اسلامی مطالبه گر تولید تعاریف و معادلات حاکم بر اداره عالم بر پایه دین نیز هست. از این رو باید به تولید فلسفه، روش علوم و روش استنباط بر اساس دین پرداخت.

 

تفصیل مطلب را در ادامه بخوانید ... 

هیچگاه دانش مدرن، تکنولوژی مدرن و هنر مدرن در خدمت فرهنگ اسلام و ایدئولوژی اسلامی برای ایجاد یک سبک زندگی اسلامی قرار نمی‌گیرند!

 

از منظر قرآن سبک زندگی در سه سطح ناظر به رفتار شخصی، زندگی جامعه و تکامل اجتماعی، مورد بررسی قرار می گیردسبک زندگی خرد به شیوه هایی گفته می‌شود که به حدود زندگی شخصی انسان‌ها مرتبط هستند. در واقع مجموعه آدابی هستند که فرد در ارتباط با دیگران، در رفتار شخصی و در ارتباط با خداوند متعال باید رعایت کند، این بحث را در دو سطح دیگر هم می‌توان مطرح کرد که گاهی مغفول عنه واقع می‌شوند.

  یکی از غفلت ها این است که همواره سبک زندگی را در حداقل ‌بیینیم و از بحث دوم آن که در مقیاس اجتماعی مطرح است، غافل باشیم. واحد مطالعه در این بخش جامعه است که از طریق دانش‌های اجتماعی پشتیبانی می‌شود نه علومی که واحد مطالعه آن فرد است.

 

ضرورت و بایسته‏ های غرب‏شناسی

ضرورت و بایسته‏ های غرب‏شناسی

1. ضرورت شناخت غرب

ضرورت غرب‌شناسی تابع این است که ما از انقلاب اسلامی چه تلقی‌ای داشته باشیم، اهدافش را چه بدانیم و محدوده‌ی مسئوولیت و عملکردش را تا کجا تعریف کنیم.

الف ـ حقیقت و رسالت انقلاب اسلامی

یک تلقی این است که انقلاب اسلامی، حرکت و انفجاری معنوی است که از باطن عالم، اتفاق افتاده و هدفش احیای معنویت در کلّ جامعه‌ی بشری است. این حرکت می‌خواهد دین را وارد عرصه‌ی زندگی بشر نماید، به‌ گونه‌ای که ولایت الهی؛ و به تعبیری معنویت، حیات، نورانیت و... در همه‌ی زوایای زندگی بشر جاری گردد. بر این اساس انقلاب اسلامی به دنبال جهانی‌سازی معنویت، توحید، بندگی خدای متعال و عبودیت است؛ بنابراین دیگر نمی‌توان دین را در یک سلسه‌ آموزه‌های فردی و باطنی که ارتباط با عرصه‌ی حیات اجتماعی بشر نداشته باشد، خلاصه نمود.

طبیعتاً این حرکت اجتماعی با جریان‌هایی در عالم که آن‌ها چنین امری را بر نمی‌تابند، درگیر می‌شود، چون ایده‌ای متفاوت در مقابل ایده‌ی انقلاب اسلامی دارند. به عنوان نمونه، جریان غالب بر غرب در دوران رنسانس، حرکتی کاملاً در نقطه‌ی مقابل این حرکت بوده است.