اهمیت آموزش دموکراسی در جهان عرب + تحلیل
- سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۵۷ ب.ظ
- ۰ نظر
اهمیت آموزش دموکراسی در جهان عرب
بیش از سه سال از خیزشهای کشورهای عربی میگذرد، اما از هر سویی منطقه به بن بست رسیده است. فراخوانهای عمومی به منظور اصلاح فساد و رکود نظامهای سیاسی قربانی واقعیت بوروکراسی و دشواریهای تغییر رسوم ریشه دارد در جامعه شده است.
در جلسه پرسش و پاسخی که با «محمد فاعور» (کارشناس ارشد مؤسسهی کارینگی) داشتیم، وی به وضعیت آموزش در جهان عرب پرداخته است و این موضوع را بررسی میکند که چرا دموکراسی حقیقی به وجود نخواهد آمد مگر آنکه نظام آموزشی تربیت شهروندان وظیفه شناس اصلاح شود. کشورهای عربی تنها زمانی میتوانند دموکراتیک واقعی باشند که بتوانند تفکر انتقادی و توجه به دیدگاههای مختلف را به جوانان خود بیاموزند. سؤالات مطرح شده به صورت زیر است:
ـ میزان قدرت نظام آموزشی در جهان عرب چقدر است؟
ـ دلیل مبرم بودن تغییر نظام آموزشی در منطقه چیست؟
ـ آموزش و دموکراسی چگونه به یکدیگر مرتبط میشوند؟
ـ چگونه به شهروندان آموزش بدهیم؟
ـ اصلاحات آموزش چگونه با خیزشهای منطقه گره میخورد؟
ـ دولتهای عربی چه اقداماتی را برای اصلاح در نظام آموزشی باید در پیش بگیرند؟
٭ میزان قدرت نظام آموزشی در جهان عرب چقدر است؟
بیشتر نظامهای آموزشی عربی دانش آموزان را برای رقابت در جهان امروز و جامعه دموکراتیک آماده نمیکنند. البته تفاوت بسیاری بین کشورها و درون خود کشورهای عربی وجود دارد. برخی مدارس در چندین کشور عربی همچون مصر، اردن، لبنان و امارات متحده عربی نظام آموزشی ارائه شده از سوی دولت دارای ظرفیت بین المللی میباشد. هر چند تقریباً تمام نظامهای آموزشی در کشورهای عربی از کمبودهای شدیدی رنج میبرند.
آموزش خوب نیازمند نظارت دقیق میباشند که فقدان آن در منطقه هم در دولت مرکزی و هم در مدارس محلی مشاهده میشود.
وزارتخانههای آموزش و پرورش نقش محوری را بر عهده دارند و همواره تحت تسلط نظام مدیریت مستبد بوده اند. از این گذشته بیشتر وزارتخانهها دیدگاه و طرح استراتژیک مناسب، واحد نظارت کارآمد و منابع انسانی شایسته ای را ندارند. رهبران طرحهای نو به دلیل عمل کردن در شرایط ناموفق با حجم وسیعی از موانع اداری از جمله کارکنان نالایق که بیشتر آنان افرادی فاسد، مقاوم در برابر تغییرات یا بی طرف نسبت به آن، رو به رو شدهاند.
آموزش در بیشتر کشورهای عربی همچنان معلم مآب بوده و برای پرورش تفکر انتقادی آزاد مناسب نمیباشد. علاوه بر تمام این مشکلات کمبود معلمان شایسته در کشورهای عربی مشهود است. آموزگارانی که هم اکنون در حال تدریس میباشند حقوق شان بسیار کم و فرصتهای پیشرفت آنها بسیار محدود است.
٭ دلیل مبرم بودن تغییر نظام آموزشی در منطقه چیست؟
آموزش با کیفیت برای توسعه اجتماعی و اقتصادی ضروری میباشد. توسعه اقتصاد پایدار در قرن بیست و یکم نیازمند اصول کلیدی است که مدارس باید آنها را به دیگران بیاموزد. مهارتهایی همچون تفکر انتقادی، توانایی حل مسئله، سواد دیجیتالی، وظیفه شناسی اجتماعی و مدنی نیاز مبرم اشخاصی است که میخواهند وارد بازار جهانی شغل شوند. بیشتر نظامهای آموزشی کشورهای عربی دانش آموزان را برای ورود به این عرصه حیاتی آماده نمیکنند.
علاوه بر آن جمعیت جوان رو به رشد ـ یک سوم جمعیت کشورهای عربی زیر پانزده سال دارند ـ در این کشورها جامعه و دولت را در آینده نه چندان دور، رهبری و شکل خواهند داد. سرمایه گذاری امروز در اصلاحات آموزشی تفاوت چشم گیری را در دموکراسی فردای جهان غرب ایجاد خواهد کرد.
٭ آموزش و دموکراسی چگونه به یکدیگر مرتبط میشوند؟
بسیاری از برنامههای آموزشی در کشورهای دموکراتیک مهارتها و ارزشهایی را آموزش میدهند که برای پیشرفت دموکراسی حیاتی میباشند و توجه و استعداد دانش آموزان را به سمت مشارکتهای سیاسی و مدنی سوق میدهد. بارزترین نمونه کشورهای فنلاند، دانمارک و کره جنوبی میباشند.
این برنامهها رفتارهایی همچون تعهدات اخلاقی و اجتماعی و کارایی فردی را پرورش میدهد. چنین برنامههایی، همچنین فرصتی را برای دانش آموزان فراهم میکند تا مهارتهای مدنی همچون حل مسئله، خلق آثار نوشتاری، همکاری، اجماع در حل مسئله و مطرح کردن مشکلات به مقامات دولتی را آموزش میدهد. در صورت کسب چنین مهارتی دانش آموزان تمایل بیشتری به مشارکت و پیشرفت در جامعه خود خواهند داشت.
٭ چگونه شهروندان را آموزش دهیم؟
آموزش برای شهروندان، در هسته فرآیند آموزش مهارتهای ضروری دانش آموزان جهان عرب برای پیشرفت در جهان میباشد. این تفکر در بر گیرنده دو مفهوم میباشد. آموزش درباره شهروندی، و آموزش به وسیله شهروندی.
آموزش درباره شهروندی تنها ارائه دروس مدنی حداقلی میباشد که دانش و مفاهیم تاریخ و سیاست را یاد میدهد.
آموزش به وسیله شهروند به دانش آموزان تجربه علمی فرایند دموکراتیک را ارائه میدهد و به آنها از طریق مشارکت در فعالیتهای مدنی درون مدرسه مانند انتخاب شورای مدرسه آموزش میدهد.
آموزش برای شهروندی علاوه بر آنکه در برگیرنده هر دو رویکرد میباشد ارزشها و تمایلات افراد را نیز مورد هدف قرار میدهد. این ارزشها سنگ بنای بیشتر اهداف ملی آموزش شهروندی در بسیاری از کشورها میباشد: افزایش ظرفیت افراد و ایجاد فرصتهای مناسب برای شهروندی.
٭ اصلاحات آموزشی چگونه با خیزشهای منطق گره میخورد؟
به دلیل وجود نظام مستبد در این کشورها، به دانش آموزان از همان ابتدا میآموختند که افراد مطیعی باشند. به هر حال هیچ دیکتاتوری نمیخواهد افراد جامعه قدرت او را به چالش بکشند. حال هر چند که فرایند طولانی دموکراسی سازی در برخی کشورهای عربی آغاز شده است، اما اغلب این حقیقت نادیده گرفته میشود که دموکراسی تنها در فرهنگی رشد میکند که گوناگونی را بپذیرد، به دیدگاههای متفاوت احترام بگذارد، حقیقت را امری نسبی تلقی کنند نه مطلق و در جامعه اختلاف عقاید را تحمل کند.
پس از سپری شدن سالها حکومت استبداد در کشورهای منطقه، مردم انقلابی پی خواهند برد که جامعهی آنها نیازمند مهارتها و ارزشهایی که بتواند هنجارهای رفتاری کثرت گرایانه و مختلف را بپذیرد. برای آنکه بتوان آن جوامع را به سمت دموکراسی حقیقی پیش ببریم، نه تنها باید ساختارهای سیاسی و رهبری آنها را تغییر دهیم بلکه باید تغییرات جدی و پایدار را در نظام آموزشی آنها ایجاد کنیم.
٭ دولتهای عربی چه اقداماتی را برای اصلاح در نظام آموزشی باید در پیش بگیرند؟
اصلاحات کنونی انجام شده در منطقه بیشتر بر تغییرات فیزیکی همچون ساخت مدارس، بکارگیری کامپیوتر در کلاس، بهبود نمرات آزمونهای دروسی همچون ریاضیات و علوم تجربی تمرکز دارد. علی رغم مهم بودن این تغییرات کمبود نیروی انسانی امری مشهود میباشد. جهان عرب نیازمند سیستم کامل و جامعی است که عناصر مردمی را همواره در صحنه نگهدارد. دانش آموزان از همان سالهای ابتدایی آموزش باید بیاموزند تفکر آزاد و دنباله روی از تولید علم یعنی چه. باید سوال پرسیدن و نوآوری را به آنها بیاموزیم.
تمرکز کلاسهای درس باید بر گفتگوی آزاد و فعالیتهای آموزشی باشد. با این روش دانش آموزان میآموزند تا افرادی آگاه و مستقل در جامعه باشند. به نظر میرسد تأثیرگذاری این روش فراتر از یک سخنرانی مرسوم در کشورهای منطقه میباشد. بدینسان آموزش و تربیت دبیران و آموزگاران فرهیخته امری الزامی است زیرا دانش آموزان در پایان دوره متوسطه باید بتواند، مسائل راحل کند...
شاید بزرگترین چالش در اجرای اصلاحات آموزشی امور فنی آن نیست بلکه بیشتر اراده سیاسی آن میباشد. آینده کشورهای عرب به فائق آمدن بر این چالشها میباشد.
تحلیل:
آیا غرب حقیقتاً به دنبال ایجاد دموکراسی در کشورهای عربی منطقه می باشد؟ چه شده که جهان غرب هم اکنون پس از انقلاب در کشورهای عربی نگران آموزش دموکراسی در این کشورها شده است؟ چرا حکام پیشین که خود دست نشانده غرب بودند به دنبال ایجاد دموکراسی در این کشورها نبوده اند؟ آیا غرب ترس آن را ندارد که اسلام خواهان و اسلام گراها قدرت را در این کشورها در دست بگیرند و نظام اسلامی را حاکم کنند؟ سوالات فوق و دیگر سوالاتی که می توان مطرح کرد حاکی از آن است که غرب به دنبال تزریق دموکراسی جدید خود است که به اشکال مختلفی همانند اسلام ترکیه ای یا... جلوهگر شده است. شکی وجود ندارد که تعلیم و تربیت سنگ بنای هر جامعهای می باشد و غرب نیک می داند که با آموزش می توان افرادی را پرورش داد که مطیع و سرسپردهی آنها می باشد. حال اگر بتوان این افراد را از همان ابتدای رشد و نمو فکری که ابتدا در خانواده و سپس در مدرسه و جامعه تبلور می یابد را در دست گرفت دیگر هیچ جای نگرانی وجود ندارد که بتوان یک جامعه را آلوده به تفکرات مسموم کرد. اگر تاریخ اجتماعی غرب را در نهضت های اخیر مورد مطالعه قرار دهیم، می بینیم که تمام ادعاهایی که می کنند و خود را مردمی بشر دوست و خیرخواه و فداکار بشر معرفی نموده و وانمود می کنند که در راه خدمت به بشریت، از جان و مال خود مایه می گذارند، تا به بشر حریت داده، ستمگران را از ظلم و بردگان را از بردگی و اسیری نجات بخشند، همه این ادعاها دروغ و نیرنگ است و جز به بند کشیدن ملل ضعیف هدفی ندارند، و تمام همشان این است که از هر راه که بتوانند بر آنها حکومت کنند، یک روز از راه قشون کشی و مداخله های نظامی، روزی دیگر از راه استعمار، روزی با ادعای مالکیت نسبت به سرزمین آنان، روزی با دعوی قیومیت، روزی به عنوان حفظ منافع مشترک، روزی به عنوان کمک به حفظ استقلال آنان، روزی تحت عنوان حفظ صلح و جلوگیری از تجاوزهای دیگران، روزی به عنوان دفاع از حقوق طبقات محروم و بی چاره، روزی... و روزی و تاریخ خود شاهد آن میباشد.