جوزف نای : انقلاب اطلاعات ، فناوری و کاهش قدرت دولتهای بزرگ
- شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۲۷ ق.ظ
- ۰ نظر
جوزف نای : انقلاب اطلاعات ، فناوری و کاهش قدرت دولتهای بزرگ
اندیشکدهی بلفر /«جوزف نای»
انقلاب جهانی اخیر بر پایهی پیشرفتهای تکنولوژیکی قرار دارد. به طوری که دولتهای خودکامه در جهان، از تکنولوژیهای جدید برای کنترل اطلاعات بهره بردهاند. دومین سالگرد «بهار عربی» در مصر با شورشهایی در میدان تحریر برگزار گردیده و بسیاری از ناظران را نگران ساخته که مبادا پیشبینیهای خوشبینانهی سال ۲۰۱۱ آنها، اکنون بر باد رفته باشد.
■ بهار عربی یا انقلاب عربی؟ ■
بخشی از مشکل آن است که این انتظارات به واسطهی استعارهای که رخدادها را در دورههای کوتاه مدت توصیف کرده، تحریف شده است. اگر ما به جای «بهار عربی» از «انقلابهای عربی» صحبت کنیم، ممکن است بتوانیم پیشبینیهای واقعبینانهتری داشته باشیم. انقلابهای طی چند دهه پدیدار میشوند، نه در طول چند فصل یا چند سال. به عنوان مثال، در انقلاب فرانسه که در سال ۱۷۸۹ آغاز شد، چه کسی پیشبینی میکرد که در طول یک دهه، سربازی گمنام از جزیرهی کرس بتواند ارتش فرانسه را به سواحل نیل هدایت کرده و یا جنگهای ناپلئونی بتواند اوضاع اروپا را تا سال ۱۸۱۵ مختل نماید؟ادامه…..
■ رویدادهای غیر مترقبهی بسیاری هنوز در راه است■
با مطالعهی انقلابهای عربی خواهیم دید که رویدادهای غیر مترقبهی بسیاری هنوز در راه است. هر چند تاکنون بیشتر حکومتهای عرب از اعتبار، پول، و قدرت کافی برای نجات خود از امواج شورشهایی مردمی که سبب سرنگونی حاکمان مستبد جمهوریخواه و سکولار مانند حسنی مبارک در مصر و معمر قذافی در لیبی شد، بودهاند؛ اما ما تنها دو سال در جریان این فرآیند انقلابی قرار داشتهایم.
■ آنچه در انقلابهای سیاسی عرب نهفته، فرآیندی عمیقتر و طولانیتر از تغییر رادیکال است■
آنچه در انقلابهای سیاسی عرب نهفته، فرآیندی عمیقتر و طولانیتر از تغییر رادیکال است که گاهی از آن تحت عنوان انقلاب اطلاعات یاد میشود. هر چند هنوز کاملاً نمیتوان به مصداقهایی از این انقلاب دست یافت، اما پدیدهی مذکور اساساً انتقال ماهیت قدرت در قرن ۲۱ بوده و طی آن، همهی کشورها در فضایی قرار میگیرند که حتی پر اقتدارترین صاحبان قدرت نیز قادر نیستند همانند گذشته به کنترل امور بپردازند.
دولتها همیشه نگران جریان اطلاعات و کنترل آن هستند، و عصر ما تقریباً نخستین دورانی میباشد که به شدت تحت تأثیر تغییرات شگرف در تکنولوژی اطلاعات قرار گرفته است. ماشین چاپ گوتنبرگ ریشهی مهم اصلاحات پروتستانی[1] و جنگهای متعاقب آن در اروپا بود. اما امروز بخش بزرگتری از جمعیت، چه در داخل و چه در بین کشورها، از قدرتی برخوردار است که خاستگاه آن، اطلاعات میباشد.
■انقلاب جهانی اخیر بر پایهی پیشرفتهای تکنولوژیکی سریعی قرار دارد■
انقلاب جهانی اخیر بر پایهی پیشرفتهای تکنولوژیکی سریعی قرار دارد که به طور شگرف از هزینهی ایجاد، یافتن، و ارسال اطلاعات کاسته است. به مدت ۳۰ سال، قدرت محاسبه هر ۱۸ ماه دو برابر شده است، و تا آغاز قرن ۲۱، هزینهی آن یک هزارم هزینهای بود که در اوایل دههی ۱۹۷۰ ایجاد میکرد. اگر قیمت اتومبیلها نیز همانند قیمت نیمهرساناها به سرعت کاهش مییافت، اکنون قیمت اتومبیل ۵ دلار بود.همین اخیراً در دههی ۱۹۸۰، ارتباطات تلفنی از طریق سیم مسی میتوانست تنها یک صفحه از اطلاعات را در یک ثانیه حمل کند، اما امروز یک رشتهی باریک از فیبر نوری قادر به ارسال ۹۰۰۰۰ ولوم (صدا) در ثانیه است. در ۱۹۸۰، یک گیگابایت حافظه، اتاقی را اشغال میکرد؛ اما اکنون ۲۰۰ گیگابایت حافظهی اطلاعاتی در جیب پیراهن شما جا میگیرد.
■امروزه بیشتر از دهههای قبل، قدرت از طریق اطلاعات در محدودهای گسترده توزیع میشود■
مهمتر از این موارد، کاهش شدید هزینهی ارسال اطلاعات بوده که موانع ورود را کاهش داده است. هر چقدر که هزینهی استفاده از قدرت کامپیوتر کاهش یافته و کامپیوترها در قالب تلفنهای هوشمند و سایر وسایل قابل حمل به صورتی کوچکتر عرضه شدند، تأثیرات تمرکز زدایی[2] افزایش یافته است. امروزه بیشتر از دهههای قبل، قدرت از طریق اطلاعات در محدودهای گسترده توزیع میشود.
■گسترش اطلاعات بدین معناست که شبکهی اطلاعات در حال ضعیف کردن دیوانسالاری سنتی و امتیازات انحصاری آن است■
در نتیجه، سیاستهای جهانی امروزه دیگر حوزههای انحصاری دولتها نیستند. افراد و سازمانهای خصوصی، از جمله ویکی لیکها، شرکتهای چند ملیتی، سازمانهای غیردولتی، تروریستها، یا جنبشهای اجتماعی خودجوش، قدرت یافتهاند تا نقشی مستقیم ایفا نمایند.گسترش اطلاعات بدین معناست که شبکهی اطلاعات در حال ضعیف کردن دیوانسالاری سنتی و امتیازات انحصاری آن است، در حالی که اکثر دولتها کمتر قادر به کنترل برنامههای این شبکهها میباشند. رهبران سیاسی اکنون کمتر میتوانند از آزادی لذت ببرند، زیرا از قبل باید پاسخگوی رخدادها بوده و پس از آن نیز نه تنها با سایر دولتها، بلکه باید با جامعهی داخلی نیز تعامل ایجاد نمایند.
■انقلاب اطلاعات، عموماً توانسته قدرت دولتهای بزرگ را کاهش دهد■
اما «پرآموزی» درسهایی که انقلاب عرب دربارهی اطلاعات، تکنولوژی، و قدرت به ما میآموزد، کاری اشتباه خواهد بود. هر چند انقلاب اطلاعات، عموماً توانسته قدرت دولتهای بزرگ را کاهش داده و بر قدرت دولتهای کوچک و بازیگران غیردولتی بیفزاید، اما سیاست و قدرت، پیچیدهتر از اینگونه حتمیت گرایی تکنولوژیکی است.
در اواسط قرن بیستم، مردم نگران آن بودند که مبادا کامپیوترها و معانی جدید ارتباطات، به نوعی ایجاد کنندهی کنترل دولت مرکزی باشد که در رمان جرج اورول با نام «هزار و نهصد و هشتاد و چهار[3]» به نمایش درآمده است؛ و در حقیقت، دولتهای خودکامه در چین، عربستان سعودی و مناطق دیگر، از تکنولوژیهای جدید برای کنترل اطلاعات بهره بردهاند. عجیب آنکه برای آرمانگرایان سایبری، خطوط الکترونیکی ایجاد شده توسط شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک، گاهی وظیفهی پلیس مخفی را سادهتر میسازد.
دولت ایران پس از اولین مزاحمت توییتر در سال ۲۰۰۹، توانست جنبش «سبز» را در سال ۲۰۱۰ سرکوب کند. به همین منوال وقتی که «فایروال بزرگ چین» هنوز راه زیادی تا تکمیل در پیش دارد، دولت چین به مراتب از عهدهی مشکلات برآمده، حتی هنگامی که اینترنت در این کشور شکوفا شده است[4].
■ کِرم استاکسنت ظاهراً یکی از ابداعات دولتی بوده است■
به عبارت دیگر، برخی از جنبههای انقلاب اطلاعات به دولتهای کوچک کمک میکند، اما برخی از این جنبهها نیز هنوز کمکی برای دولتهای بزرگ و قدرتمند محسوب میشود. بنابراین اندازه [دولت] هنوز حائز اهمیت است. هر چند هکر و دولت هر دو قادر به استفاده از اطلاعات و بهرهبرداری از اینترنت میباشند، اما برای بسیاری از اهداف، این نکته حائز اهمیت است که دولتهای بزرگ میتوانند دهها هزار فرد آموزش دیده را وارد میدان نموده و به قدرت کامپیوتری گستردهای برای شکافتن کُدها یا رخنه در سایر سازمانها دسترسی یابند.
همچنین، ضمن آنکه اکنون انتشار اطلاعات موجود نیاز به هزینهی چندانی ندارد، جمعآوری و تولید اطلاعات جدید مستلزم سرمایهگذاریهای اساسی است، و در بسیاری از شرایط رقابتی، اطلاعات جدید از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. مجموعهی ضد جاسوسی مثالی مناسب در این زمینه است؛ و کِرم استاکسنت که سبب از کار افتادن سانتریفیوژهای ایران شد، ظاهراً یکی از ابداعات دولتی بوده است.
هر چند دولتها و کشورهای بزرگ هنوز به نسبت نقشآفرینان خصوصیای که به قدرت اطلاعات متکیاند، از منابع بیشتری برخوردارند، اما صحنهی ایفای نقش آنان از بازیکنان فراوانی برخوردار است. نمایش بعدی چه خواهد بود؟ برنده و بازندهی این بازی چه کسانی هستند؟پاسخ به اینگونه سؤالات چندین دهه طول میکشد نه یک فصل. همانگونه که تاکنون رخدادهای مصر و مناطق دیگر نشان داده، ما تنها در آغاز شناخت تأثیر انقلاب اطلاعات بر قدرت در این قرن هستیم.
[1] Protestant Reformationاصلاحات مذهبی که در قرن ۱۶ میلادی در کلیسای غربی و به رهبری مارتین لوتر و ژان کالون اتفاق افتاد- مترجم
[2] decentralising تمرکززدایی فرایند توزیع کردن اداره تصمیم گیری به طور نزدیکتر به مردم است. توزیع اجراییات یا دولت در بخشهایی مثل مهندسی، مدیریت، علوم سیاسی، اقتصاد سیاسی جامعه شناسی و اقتصاد را شامل میشود. جوهر دموکراسی، تجدید اختیارات به کار گیری قدرت است که در نهایت به مشروطه سازی قدرت می رسد. به این معنا که دارندگان قدرت تنها در شرایط تعیین شده از پیش، می توانند قدرت خود را به کار ببرند. نهادها، هنگامی ارزش و اعتبار دارند که به حقوق شهروندان احترام بگذارند و این الزام و اقتضای آزادی است- مترجم
[3] این کتاب بیانیه سیاسی شاخصی در رد کمونیسم و نظامهای توتالیتر یا تمامیتخواه شمرده میشود؛اورول در این کتاب جامعهای را به تصویر میکشد که در آن خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقه شدید نسبت به برادر بزرگ(ناظر کبیر)وجود دارد؛ ر جامعه تصویر شده گناهکار به راحتی اعدام میشود و آزادیهای فردی بهشدت توسط قوانین حقوق توده پایمال شدهاند- مترجم
[4] چین اکنون بخش عمدهی سایتهای اطلاع رسانی و ایمیلهای شخصی را کنترل میکند؛ در حال حاضر ۳۰۰۰۰ پلیس اینترنتی برای این کار آموزش دیدهاند؛ این کشورهمچنین برای فیلتر کردن از تکنیک مسدودسازی توسط کلمات بهره میگیرد و جالب اینجاست که بسیاری از این سیستمها توسط شرکتهای غربی تولید شدهاند- مترجم