رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

عصر گذار؛ عصر انتظار است. حرکت تاریخی جامعه شیعیان در دوران انتظار، صیرورت و گذار به یک جامعه عالی است که اراده معصوم علیه السلام در تمام شؤون آن جاری شده باشد. و تا جامعه شیعه خود را به یاران سیدالشهداء علیه السلام نزدیک نکند و همچون عبد امام صادق علیه السلام نگردد؛ امام زمانمان ظهور نخواهد کرد.

پس این ما هستیم که باید عوض شویم؛ تغییر کنیم؛ متعالی گردیم؛ به سمت امام علیه السلام حرکت کنیم. ما باید دگرگون گردیم. عصر گذار؛ یعنی همین!

امام ره به ما آموخت انتظار تنها در مبارزه است، و این بدین معناست که وظیفه ما در دوران انتظار فعال بودن و درگیری با جبهه باطل است نه منفعل بودن و انزوا!
حقیقت آن است که جامعه ی منتظر شیعه در دوران غیبت وظیفه ای بس سنگین بر عهده دارد و آن زمینه سازی ظهور آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در باب مؤلفه های زمینه سازی توسط علماء سخنان زیادی گفته شده است که شامل ابعاد مختلفی از معیار ها همچون تربیت 313 یار، ایجاد پایگاه قدرت شیعیان، افزایش اسلام خواهی درسطح جهانی، به اضطرار رسیدن مؤمنین در نیاز به امام و ... خواهد بود که می توان همه آنها را در یک گذاره از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی خلاصه کرد:
»»»»»»»»"تمدن نوین اسلامی"««««««««

گفتارهای عاشورایی (20)

مطلب بیستم

تفسیر زیارت عاشورا (4)

معنای "مقام معیّت" و "ثبات قدم" در سلوک عاشورایی (2)

ـ همسفران مقام معیّت

کسانی که به این وادی وارد می شوند، همسفران خاصی پیدا می کنند: «فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم منَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ». در ذیل این آیه بعضی از روایات هست که تعبیر لطیفتری دارند که آن کسی که مصداق کامل نبیین است و نعمت کامل را به او داده اند خود نبی اکرم صلوات الله علیه است، و صدیقین یعنی امیر المؤمنین چرا که ایشان اوّل تصدیق کننده هستند و شهداء یعنی حمزه و صالحین یعنی حضرت زهراء سلام الله علیها و ائمه ی معصومین. اگر سیر و سفری ملاحظه نکنید، معیت هم بی معناست، این معیت بعد از سیر است. انسان در سیر خود، یا رو به خدای متعال می رود و در وادی صراط مستقیم است یا در وادی ولایت طاغوت. 

اگر در وادی صراط مستقیم و صراط عبودیت بود همسفران و همراهانی دارد که عبارتند از: «النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ». اینها هم کسانی هستند که خدا به آنها نعمت داده است. پس، کسی که هدایت به صراط مستقیم شد با آنهایی که در صراط مستقیم و صراط بندگی سیر می کنند همسفر می شود و می تواند با انبیاء، صدیقین و شهدا و صالحین معیت پیدا کند. به تعبیر دیگر، انسانی که وارد وادی ولایت می شود و به مقام معرفت امام (ع) و مقام برائت از دشمنانش و صف خود را از دشمنان جدا می کند، می تواند همسفر انبیاء و اولیاء باشد. از همه مهمتر این است که امام (ع)، خود صراط است، لذا اگر کسی در صراط مستقیم قرار گرفت به معیت با امام (ع) می رسد، و امام (ع) صراط او به سوی خداوند تبارک و تعالی خواهد بود

ـ مقام ثبات قدم و قدم صدق در کنار معصوم (ع)

مقام دیگر، این است «وَ اَن یُثَبِّتَ لی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فی الدُّنیا وَالأخرةِ». یعنی خدا به من ثبات قدم بدهد تا از محضر شما کنار نروم. ثابت قدم بودن در محضر معصوم (ع)، مقام بزرگی است.

در روایتی شخصی نزد نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم و گفت: یا رسول الله ما محضر شما که می آییم این جذبات شما و فضای نورانی شما ما را از دنیا بی گانه می کند و متحول می شویم این در حرم و مجالس اهل بیت هم همین گونه است و فقط محضر جسمانی نیست اما از شما که جدا می شویم دو باره مثل قبل می شویم، آیا این نفاق نیست که پیش روی شما یک جوریم و پشت سر شما یک جور دیگر؟ حضرت فرمودند: نه این نفاق نیست، خطوات شیطان است که می آید و ثبات قدم را می گیرد، لو تدوموا علی ما تصوفون علیّ اگر حالاتی که گفتید را مداومت داشتید لصاحفتکم الملائکة و لمشیتم علی الماء، وارد عالم ملائکه می شدید و ملائکه با شما مصاحفه می کردند و روی آب راه می رفتید. یعنی عالمتان عوض می شد.

یک وقت، انسان وارد وادی ولایت می شود و به معرفت می رسد ولی ثبات قدم ندارد؛ یک قدم در این وادی بر می دارد و در محضرمعصومین (ع) است و یک قدم از محضر معصومین (ع) فاصله می گیرد و غایب می شود. تلاش شیطان این است که انسان را از این ثبات قدم بیرون بیاورد تا یک قدم هم با شیطان باشد؛ اگر شب با معصوم (ع) است روز با شیطان باشد، یا اگر گوش با معصوم (ع)است چشم را ببرد و ... . معیت و ثبات قدم یعنی دائماً انسان در صراط توحید و ولایت باشد و با همه وجود از این صراط جدا نشود؛ گناه یعنی پا بیرون گذاشتن از صراط عبودیت و صراط مستقیم و خروج از مقام معیت

این ثبات قدم باید از روی صدق باشد؛ یعنی انسان واقعا آن طرف را حق محض بداند و اگر ثبات قدم دارد از سر تردید و شک و ریب در باب خدای متعال و اولیای او نباشد. این چیزی است که در سیرِ به وادی عاشورا اتفاق می افتد و این درها می تواند به روی او باز شود. این سیر از دنیا آغاز می شود و در آخرت هم ادامه دارد

ـ معنای صحیح «اَن یُبَلغَنیَ المَقامَ الَمحمودَ»

دعای دیگر، این است: «وَ اَسَئلهُ اَن یُبَلغَنیَ المَقامَ الَمحمودَ لَکُمُ عِنْدَ الله». وجود مقدس رسول الله (ص) صاحب مقام محمود هستند. اگر کسی مجرای نعمت های الهی شد و رحمت های او، به خصوص رحمت رحیمیه از طریق او به خلایق رسید، او مستحق حمد می شود و مقام محمود پیدا می کند. مقام محمود مطلق آن مقامی است که همه ی فیوضاتی که به همه عوالم می رسد، از طریق این مقام می رسد. اگر کسی به این مقام رسید و کائنات را به او سپردند، هر فیضی که به هر کسی می رسد، از طریق اوست.

البته قبل از این مقام، مقام محبت است. تا مقام محبت نباشد حضرت صلوات الله علیه به این مقام نمی رسد. اگر خدای متعال به ایشان، مقام محمود داده و زمام کائنات را به او سپرده، کسی است که «إِنَّ اللَّهَ عـَزَّ وَ جـَلَّ أَدَّبَ نـَبـِیَّهُ عـَلَى مـَحـَبَّتِهِ فَقَالَ وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیْهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»کافی/ج1/ص265/ح694 [ابى اسحاق نحوى می گوید: خدمت امام صادق (ع) بودم شنیدم مى‏فرمود: به راستى خدا عز و جل پیغمبرش را به دوستى خود پرورید و فرمود (4 سوره قلم): «و به راستى که تو داراى خلق عظیمى» سپس امر را بدو واگذارد و فرمود (7 سوره حشر): «آنچه را رسول (ص) به شما داد بگیرید و آنچه را بر شما غدقن کرد وانهید» و باز خدا فرمود (80 سوره نساء): «هر که از رسول خدا فرمان برد از خدا فرمان برده است» گوید: سپس امام (ع) فرمود که: پیغمبر خدا کار را به على (ع) واگذارد و او را امین دانست، شما شیعه این حقیقت را قبول کردید و مردم دیگر منکر شدند، به خدا ما دوست داریم که به همراه ما سخن گوئید و به همراه ما خموشى گیرید و ما میان شما و خدای عزّ و جلّ واسطه‏ایم و هم مسئول، خدا براى احدى در مخالفت امر ما خیرى مقرر نکرده است.]. او در مقام محبت است و چون محبت به خدای متعال دارد، محبت به مخلوقات خدای متعال هم دارد؛ «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ» سوره توبه/128 [هر آنچه شما را آزار می دهد بر او سخت می آید، سخت به شما دل بسته است و نسبت به مؤمنین رؤوف و رحیم است]. به هر کسی که مقام محمود نمی دهند؛ آن کسی که اول در مقام محبت است و خدای متعال را دوست دارد و معدن الرحمه است، می تواند مقام محمود هم پیدا کند. به این پیغمبر می گویند: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا» سوره إسراء/79 [پاره ای از شب را به نماز خواندن زنده بدار، این نماز مخصوص تو است باشد که پروردگار تو را به مقام پسندیده شدن برساند]. کأنه رسیدن به مقام محمود، مبعوث شدن و بعثتی برای حضرت (ع) است. کسی که در این مقام محمود است، می تواند شفاعت کند.

با این مقدمه، «اَن یُبَلغَنیَ المَقامَ الَمحمودَ» یعنی چه؟ این دعا اگر به این صورت، معنا شود که «من مقام معصوم (ع) را پیدا کنم»، این، توهم است و هوس و طمع در شجره ممنوعه است که هر کسی بکند، از بهشت بیرونش می کنند. شما اگر خیلی هنر دارید کاری کنید که امیرالمؤمنین (ع)، امیرتان شود! این معنای غلط یعنی اینکه همانطور که پیامبر صلوات الله علیه دست حضرت ابراهیم خلیل را می گیرند من هم دست ابراهیم خلیل را بگیرم؛ این توهم است، غلط است.

معنای دوم این است که: «دستم به شما برسد و شما دستگیری کنید». اگر کسی نتوانست به آن مقام محمود راه پیدا کند خیرات، به روی او بسته می شود. «اَن یُبَلغَنیَ المَقامَ الَمحمودَ» یعنی من بی حجاب به مقام محمود شما راه پیدا کنم و خودتان مستقیم دستمان را بگیرید؛ نه با واسطه. مثل حبیب بن مظاهر و حر بن ریاحی که حضرت خودشان مستقیم دستشان را گرفتند.

معنای سوم که معنای خوبی است، این است که انسان در سیر با عاشورا می تواند به این مقام محمود متصل شود و اگر چنین شود، آن مقام، در انسان تجلی می کند و انسان خودش هم می تواند شفاعت کند. یعنی وقتی دستش را گرفتند خودش هم می تواند دست گیری کند و به یک معنا مقام محمود در او نازل می شود (نه آن که خودش به آن مقام برسد). اگر کسی سالک با زیارت عاشورا بود می تواند به جایی برسد که دست خودش را به دست ولی خدا برساند و پس از آن، دست دیگران را هم بگیرد و به ولی خدا برساند؛ یعنی انسان، تور امیرالمؤمنین (ع) بشود و حضرت (ع) به وسیله او تور بیاندازد و انسان ها را هدایت کند؛ کما اینکه بعضی ها تور شیطان و شَرَک شیطان هستند و شیطان با آنها تور می اندازد. پس، «أَنْ یُبَلِّغَنیِ الْمَقامَ الْمَحْمُود» یعنی یا اباعبدالله (ع)، من تور شما شوم و قلوب را به طرف شما بیاورم؛ یعنی اول، من با شما باشم (مقام معیت) و ثبات قدم داشته باشم و تور هم باشم و دیگران را هم به طرف شما بیاورم و دور و بری برای شما درست کنم و جاذبه ام جاذبه ای باشد که همه را دور شما بیاورد. بر این اساس، سالک وادی عاشورا هم خودش می تواند به معیت و ثبات قدم برسد و هم می تواند دیگران را به صراط مستقیم بیاورد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی