گفتارهای عاشورایی (16)
- سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۲۹ ب.ظ
- ۰ نظر
مطلب شانزدهم
تجلی رحمت الهی در رحم آل محمد (ص) و سپس، در رحم مؤمنین
در روایات متعددی ذیل همین آیات آمده است که: آن رحم اصلی که اصل رحامت الهی و رحمت الهی در آن متجلی است، امام (ع) است. یعنی اصلی ترین رشته ای که خدای متعال فرمود آن رشته را قطع نکنید، ما هستیم. در سوره مبارک رعد آمده است:« أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ. الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ یِنقُضُونَ الْمِیثَاقَ. وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ » سوره رعد/19 [ آیا کسى که مىداند آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسى است که نابیناست؟ تنها خردمندان پند مىگیرند:کسانى که به عهد خدا وفا مىکنند و خود پیمان نمىشکنند. آنان که آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده پیوند مىدهند و از پروردگارشان مىترسند و از سختىِ بازخواست خداوند بیمناکند]. یک عده ای هستند که به بصیرت میرسند و میبینند آنچه بر تو نازل شده، حق است. یک عده هم در کوری و در حجاب اند. این دو دسته، یکی نیستند. آن کسانی که تو را حق میبینند و حقی را که بر تو نازل شده میبینند، اولواالالباب هستند که به عهد توحید و ولایت پایبندند. نقطه مقابل آنها، فاسقین هستند که قرآن آنها را اضلال میکند.
در ذیل این آیه، مرحوم کلینی نقل کرده است که حضرت فرمودند: « إنَّ الرَّحِمَ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْشِ تَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِى وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِى وَ هِیَ رَحِمُ آلِ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ رَحِمُ کُلِّ ذِى رَحِمٍ » الکافی/ج3/ص388/ح1980 [به راستى رحم به عرش آویخته و مىگوید: بار خدایا پیوست کن هر که مرا پیوندد و ببر از هر که مرا قطع کند و این رحم آل محمد است و همان است خدا عز و جل فرماید (27 سوره رعد): «آن کسانى که به پیوندند آنچه را خدا فرمان داده پیوسته شود» و رحم هر خویشاوندى است.]
این رشته رحامت که رحمت الهی در آن متجلی است و ما باید به او گره بخوریم، رحم آل محمد (ص) است. اصل آن رشته رحامت که از رحمت خدا ناشی میشود در وجود مقدس امام (ع) است و همه باید به آن پیوند بخورند و اگر کسی از او جدا شد خدا از او میبرد و از رحمت خود دورش می کند. خدای متعال به کسی پیوند میخورد که با این رشته پیوند برقرار کند. در طول این رشته، رحم هر ذی رحمی که رشته رحامتی با آل محمد (ع) دارد، قرار می گیرد. رسول الله (ص) فرمودند: « بِرُّ الوالِدَینِ وَ صِلَةُ الرَّحِم تُهَوِّنانِ الحِسابَ » بحارالأنوار/ج71/ص85 [ دیدن والدین و پیوست با ارحام حساب آخرت را سبک می کنند]. بعد حضرت این آیه را خواندند: « وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ » سوره رعد/21 .
از امام رضا (ع) نقل شده است که: « إِنَّ رَحِمَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِ ع لَمـُعـَلَّقـَةٌ بـِالْعـَرْشِ تـَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِى وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِى ثُمَّ هِیَ جـَارِیـَةٌ بـَعْدَهَا فِی أَرْحَامِ الْمُؤْمِنِینَ. ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ: وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِى تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ » الکافی/ج3/ص400/ح1999 [به راستى رحم آل محمد که امامند (ع) به عرش آویخته و مىگوید: بار خدایا پیوست باش با هر که به من پیوندد و ببر از هر که از من مىبرد سپس این وضعیت بعد از آن در رحم و خویشى با مؤمنان هم جارى است سپس این آیه را خواند (2 سوره نساء):«و بپرهیزید نسبت به خدائى که از او بازخواست شوید و نسبت به ارحام».].
اگر با رحم خودتان پیوند برقرار کنید به رشته ای از آن رحامت نبی اکرم (ص) که در آنها هست، گره می خورید. آن رحمتی که محترم است و ما باید به آن گره بخوریم رشته رحمت خداست و که در رحمت نبی اکرم (ص) متجلی است و سپس شعبه هایی پیدا می کند. ما باید به شعب این رحمت، پیوند بخوریم.
میدانید یکی از گناهان کبیره، قطع رحم و بریدن پیوندهای نسبی است؛ یعنی قطع رابطه با پدر یا مادر یا برادر یا اعمام یا دایی ها و امثال اینها. این که میگویند با ارحام قهر نکنید که در دنیا و آخرت آثار سوء دارد، به خاطر این است که شعبه ای از رحامت نبی اکرم (ص) که همان رحمت الهی است از آستان نبی اکرم (ص) در ارحام دیگر جاری میشود پیوند با آنها پیوند با نبی اکرم (ص) و پیوند با اهل بیت (ع) است. روایات توضیح میدهد که این رحامت، رشته اتصال به رحمت خداست و خدای متعال یکی از شعب رحمت خود را برای هر بنده ای، در ارحام قرار داده که اگر شما با او قطع کردید رشته رحمت الهی قطع می شود؛ لذا این قدر، عذاب و کیفر به دنبال دارد.
ـ بلاکشی سیدالشهدا (ع)؛ مبدأ جوشش رحمت رحیمیه
سید الشهداء (ع) یک کاری کردند که رحمت خاص خدا به سوی مؤمنین گشوده شود. یکی از اموری که منبع جوشش رحمت خداست، و رحمت خاص خدا را متوجه ما میکند بلا کشی است. اگر شما در راه خدا تحمل بلا کنید، باطن این صبر در بلا و ابتلا، رجوع به حضرت حق و برخورداری از رحمت خاص خواهد بود. « وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ » سوره بقره/155 [و بشارت بده صبر کنندگان را].آنهایی که در بلا از تعلقات خودشان میگذرند به خاطر یک تعلق بالاتر است: « الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ » سوره بقره/156 [کسانی که هنگامی که مصیبتی بر آنها وارد شد گفتند : ما از خدا هستیم و به او باز می گردیم]. یعنی رشته تعلقشان به حضرت حق، موجب میشود که از تعلقات بگذرند و تحمل کنند. به تعبیر دیگر، ابتلائات به خاطر تعلقات است؛ تحمل بلا یعنی اگر خدای متعال این رشته تعلقات را برید ما این بلا را به خاطر تعلق بالاتر تحمل کنیم. « أولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ » سوره بقره/157 [آنها بر آنها صلواتی از پروردگارشان باد و رحمت – پروردگارشان بر آنها باد – و آنها همان هدایت یافتگان هستند]. سه چیز به اینها میرسد: صلوات خدا و رحمت و مغفرت. صلوات خدا با آدم چه کار میکند؟ فرمود: « هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ »سوره احزاب/43 [اوست که خود و فرشتگانش بر شما صلوات می فرستند تا شما را از ظلمات خارج کنند به سمت نور]. خاصیت صلوات خدای متعال این است. وقتی که به بنده رسید سیرش در وادی نور شروع میشود. و میدانید که: « النّور آل محمد » تفسیر عیاشی/ج1/ص139 [نور در قرآن همان آل محمد است – و ظلمات دشمنان آن ها هستند-]. صلوات خدا و صلوات ملائکه ما را تطهیر میکند و از وادی ظلمات به سوی وادی نور سیر میدهد. این برای آنهایی است که صابرند و آنهایی که وقتی در بلا میافتند، به ما گره میخورند « إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ » و صابر و بلکه گاهی شاکر هستند. پس خاصیت بلا این است که ما را به صلوات و رحمت میرساند. این رحمت عام خدا نیست، آن رحمتی که مال صابرین است، رحمت رحیمیه است. آن رحمت، طمأنینه و یقین و نورانیت و هدایت است « وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ». اینها کسانی هستند که وقتی خدای متعال آنها را در کوره بلا برد و تعلقاتشان را گرفت صبر کردند و هدایت شدند. پس، باطنِ بلا، رحمت رحیمیه و محبت خاص خداست.
آن رحمت و محبت و صلوات که در بلا میآید، جذبات الهی است که انسان را به مقامات میرساند. بلای سیدالشهداء (ع) آن بلای عظیمی است که در آن جذباتی و شعاعی از رحمت رحیمیه خدای متعال هست که می تواند همه عالم را سالک کند. گاهی بلای ما به اندازه خودمان است و فقط خودمان را میبرد و میرساند ولی بلای اولیاء خدا این طور نیست؛ بلکه صبرشان درهای هدایت و درهای صلوات و درهای رحمت را بر روی یک امت باز میکند مثل جناب یوسف (ع) که بر بلاها صبر کرد و مردم مصر از بت پرستی و قحطی نجات پیدا کردند. این خاصیت صبر یک بنده خداست. بلای سیدالشهداء (ع) آن بلای عظیمی است که از آن، جذباتی و رحمتی و صلواتی ساطع میشود که همه خوبان عالم را در بر می گیرد. اتفاقا یکی از جلوه های جمال الهی در عاشورا که زینب کبری (س) فرمود: « ما رأیتُ إلّا جمیلاً »، همین است. این جنبه شفاعت ایشان است؛ این غیر از آن رحمتی است که خودسیدالشهدا (ع) را برده است. آن رحتمی که خود آنها را گرفته و با آن رفته اند را ما نمی فهمیم که چه خبر است: « یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی » سوره فجر/27تا30 [ای روح آرامش یافته. به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که هر دو از هم راضی هستید. پس در گروه بندگانم داخل شو. و داخل شو در بهشت من]. ولی آن رحمت، نازل میشود و همه خوبان عالم سر سفره این رحمت، مهمانند. سیدالشهداء(ع) بلائی کشیده است که همه ما را سالک میکند و رنجی را برده که بار همه عالم را میبندد. لذا وجود مقدس سیدالشهداء (ع) هم خودشان مظهر رحمت خاص خدای متعال نسبت به همه موحدین هستند و هم بلای ایشان محل نزول رحمت خاص خداست. حتی ابراهیم خلیل (ع) با این بلا سالک میشود. وقتی ابراهیم خلیل (ع) عرض کرد: خدایا چرا دست من را گرفتی و نگذاشتی اسماعیل را با دست خودم قربانی کنم تا به ثواب اعظم ابتلائات برسم، ابراهیم خلیل را به کربلا بردند و یک تجلی از عاشورا بر قلبش واقع شد و به گونه ای متألم شد که روایت می گوید که اگر اسماعیل را سر میبرید این بلا برایش حاصل نمی شد. « وَ فَدَیناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ » سوره صافات/107 [و او را باز خریدیم به ذبحی بزرگ ]. ابراهیم خلیل با آن رحمت الهی که از آستان امام حسین (ع) جاری میشود به آن مقامی رسید که در قربانی کردن اسماعیل نمی توانست به این مقام برسد.
این چه رحمتی است؟ این است رحمة الله الواسعة و باب نجات الهی. لذا در زیارت عاشورا به یک جایی میرسید که میگویید: « وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ ». یعنی همه در ظرف خودشان اگر در دامن رحمت سیدالشهداء (ع) افتادند درهایی از رحمت رحیمیه و صلوات الهی به رویشان گشوده میشود. بعد این جمله را در زیارت عاشورا می خوانید: « اللهُمَّ اجْعَلْنی فی مَقامِی هذا مِمَّن تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ ». اگر ما هم وارد وادی بلای سیدالشهداء (ع) شدیم جلوه ای از آن رحمت، ما را میگیرد. این معنی شفاعت سیدالشهداء است. این یکی از جلوه های جمال بلای عاشورا است. خدای متعال یک رحمتی بر سیدالشهداء (ع) در عاشورا نازل کرده که اگر همه دوستان و شیعیانش وارد کربلا و عاشورا شوند آن رحمت، آنها را میگیرد. این بلایی است که میتواند همه عالَم را سالک کند. این محیط رحمت رحیمیه خدای متعال است که همه با آن میتوانند به « اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ » برسند. همین است که روز قیامت، جناب حبیب، به حضرت ابوالفضل (ع) غبطه میخورد؛ چون وقتی نگاه میکنند میبینند آن بهره ای که قمر بنی هاشم از سیدالشهداء (ع) و از این رحمت واسعه برده است، با بقیه متفاوت است.