رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

عصر گذار؛ عصر انتظار است. حرکت تاریخی جامعه شیعیان در دوران انتظار، صیرورت و گذار به یک جامعه عالی است که اراده معصوم علیه السلام در تمام شؤون آن جاری شده باشد. و تا جامعه شیعه خود را به یاران سیدالشهداء علیه السلام نزدیک نکند و همچون عبد امام صادق علیه السلام نگردد؛ امام زمانمان ظهور نخواهد کرد.

پس این ما هستیم که باید عوض شویم؛ تغییر کنیم؛ متعالی گردیم؛ به سمت امام علیه السلام حرکت کنیم. ما باید دگرگون گردیم. عصر گذار؛ یعنی همین!

امام ره به ما آموخت انتظار تنها در مبارزه است، و این بدین معناست که وظیفه ما در دوران انتظار فعال بودن و درگیری با جبهه باطل است نه منفعل بودن و انزوا!
حقیقت آن است که جامعه ی منتظر شیعه در دوران غیبت وظیفه ای بس سنگین بر عهده دارد و آن زمینه سازی ظهور آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در باب مؤلفه های زمینه سازی توسط علماء سخنان زیادی گفته شده است که شامل ابعاد مختلفی از معیار ها همچون تربیت 313 یار، ایجاد پایگاه قدرت شیعیان، افزایش اسلام خواهی درسطح جهانی، به اضطرار رسیدن مؤمنین در نیاز به امام و ... خواهد بود که می توان همه آنها را در یک گذاره از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی خلاصه کرد:
»»»»»»»»"تمدن نوین اسلامی"««««««««

گفتارهای عاشورایی (9)

مطلب نهم

عناصر سهیم در ایجاد بصیرت و راه یابی به آستان ظهور (1)

مقدمه 

گفته شد که انتظار فرج که افضل اعمال امت است، عملی در عرض سایر اعمال مانند نماز خواندن و روزه گرفتن نیست، بلکه یک رویکرد به دوره ظهور است که همه ساحت های زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، از نماز و روزه گرفته تا اندیشه ورزی تا جامعه پردازی و حکومت داری و تمدن سازی، همه و همه معطوف به عصر ظهور می باشد. این انتظار صرفاً احتراز و اجتناب از حکومت های طاغوت نیست - هرچند کفر و اعراض از ولایت آنها، بخشی از انتظار است - بلکه انتظار از طریق یک درگیری تمام عیار واقع می شود. به تعبیر دیگر جریان انتظار یک جریان درگیری تمام عیار بین جبهه حق با باطل در عرصه های مخلتف سیاست، فرهنگ و اقتصاد است. این درگیری همه جانبه بی امان و تعطیل ناپذیر است و سرانجام باید به غلبه جبهه حق و یا باطل بیانجامد. بر اساس اندیشه الهی، جبهه پیروز جبهه حق خواهد بود که دنبال تحقق توحید و یکتا پرستی در برابر دنیاپرستی است.

حاصل این درگیری از یک زاویه، تهذیب و ارتقا بصیرت جبهه حق برای پذیرش توحید و ولایت حقه است. آنچه که شرط اصلی تنزل و تجلی ولایت حقه و یا آنچه که دراین درگیری مهم است، آماده شدن ما برای پذیرش و تجلی ولایت حقه است. بنابراین علاوه بر آن دو مرحله قبل، انتظار و تحقق ظهور به یک جریان سازنده مستمر نیاز دارد تا از این طریق، جامعه شیعه را در دل این درگیری مستمر آبدیده کند. نکته مهم همین است که اساساً سازندگی بویژه سازندگی اخلاقی- در همین نبرد اتفاق می افتد. نمونه بارز آن درگیری، مبارزه ای بود که حضرت امام (ره) با جبهه کفر طراحی کردند. حاصل این درگیری، پرورش انسانهایی به ظاهر ساده و معمولی بود که برخی از آنها از خواص و اولیاء الهی بودند. اساساً انسانها در درگیری ساخته می شوند. و لذا خداوند متعال یک درگیری مستمر و بی امان را در عالم قرار داده است. نمونه قرآن جنگ احد است فرمود این ابتلاء الهی برای این است که « لِیبْتَلِی اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَ لِیمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ ». تا آنچه در سینه هایتان است را مورد آزمایش قرار می دهیم و تا قلب هایتان را خالص گردانیم.

پس رویکرد حاکم بر جامعه شیعه، رویکرد انتظار بوده است. منتهی هرچه به سمت عصر ظهور نزدیک می شویم، این رویکرد می بایست جدی تر و فعال تر شود.

عناصر مختلفی بر رویکرد ما به عصر ظهور و توجه به وجود مقدس امام زمان نقش دارد که به اجمال به آنها می پردازیم.

ـ نقش ابتلائات الهی در ارتقاء تعلقات و حرکت به سوی ظهور

از مهمترین اموری که در تهذیب، پرورش و ارتقاء تعلقات ما اثر گذار است، ابتلائات الهی است « وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ » این تدبیر و ربوبیت ماست که شما را تربیت می کنیم و قدم به قدم به سمت توحید می بریم. چگونه؟ « وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ » ما با ابتلاء به خوف و گرسنگی، فضای نا امن برای شما درست می کنیم. منتها این ناامنی مقدمه رسیدن به امنیت برتر است. ما وقتی که با تکیه با امکانات (بت ها) و غفلت از خدا به امنیت می رسیم، این امنیت نمی تواند امنیتی مستقر و پایدار باشد. او کهرب العالمین است، این بت ها و این امنیت ها را می شکند تا زیر پای ما را خالی کنند. این کار برای ترساندن ما نیست بلکه برای این است که بفهمیم اینجا ساحل نیست و باید رو به ساحل برویم با بت ها که نمی شود به امنیت رسید!

رعبی که از شکستن بت ها پیدا می شود، مقدمه اتکا به خدای متعال و رو آوردن به حضرت و رسیدن به توحید است. همان چیزی که امام صادق (ع) به سائل فرمود. سائل به حضرت عرض کرد که خدا را به گونه ای برای من توصیف کن که گرفتار تعارض های نظری نشوم. حضرت پرسید: آیا کشتی سوار شده ای؟ عرض کرد بله. آیا کشتی شکست؟ بله. آیا یادت هست که چه اتفاقی افتاد که از همه مأیوس شدی؟ بله. آیا وقتی مأیوس شدی، حضور یک قادر توانا و محیط را احساس کردی؟ گفت: بله. حضرت فرمود: همان خداست.

مهم این است که ما توجه کنیم، ریشه ترس و ناامنی و برعکس آرامش و امنیت چیست. پس از انقلاب اسلامی، جامعه شیعی در صحنه های سخت که دشمن فراهم آورده دچار خوف و ناامنی نشده و این نشانه صلابت ایمان جامعه ماست.

« وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی » البته گاه ممکن است بخشی از جامعه دچار نگرانی و اضطراب شود مانند همین حادثه «تحریم» این همان « وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ » است. وقتی به غرب و دشمنان اسلام تکیه می کنیم و با تکیه به آنها زندگی می کنیم، خداوند متعال باید ما را بترساند و ما را باید در شرایطی قرار بدهد که از آنها جدا شویم. طبیعی است که گرفتن تعلقات و جدایی همراه با رعب و وحشت خواهد بود.

چه کسی می تواند در بلای الهی پایدار بماند و عبور کند؟ کسی که « الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ »؛ یعنی به تعلق برتر نایل می گردد. به تعبیر دیگر تعلق با حضرت باعث می شود انسان از این تعلقات کوچک عبور کند که فلسفه امتحانات و ابتلائات است.

ماجرای عصر ظهور نیز همین است که رو آوردن به ولی خدا و تحمل و ولایت او، نیازمند عبور از تعلقات فراوانی است. عبور از این تعلقات هم جز از بستر ابتلائات الهی ممکن نیست. از آن طرف نقشه شیطان هم این است که فضای جامعه را به تعلقات مادی آلوده کند تا زمینه تحمل ولایت حق سلب شود.

ـ آمادگی ورود به عصر ظهور با عظمت پیدا کردن بلای عاشورا

این نکته بسیار حائز اهمیت است که آنچه جامعه شیعه را از ظلمات تاریخی اولیای طاغوت عبور می دهد و برای جامعه در حرکت به سمت عصر ظهور یک معبر امن فراهم می کند، بلای اولیاء الهی بر محور عاشورا است. بلای عاشورا آن بلای عظیمی است که اهل بیت (ع) تحمل کرده اند تا جامعه شیعه را به سمت عصر ظهور سیر بدهند. لذا یکی از راههای عبور ظلمات جبهه باطل و حجاب تجدّد، احیاء و بسط حقیقت عاشورا است. مدخل ورود به صحنه عاشورا، بُکاء و تحوّل عاطفی است. این تحول در انسان، مبدأ شکل گیری بصیرت نسبت به شناخت جبهه تاریخی حق و باطل می گردد. اینجا است که انسان به موضع گیری و لعن و برائت، درگیری و استقامت و بالاخره خونخواهی و ثبات قدم در رکاب ولی خدا می رسد؛ چرا که بلای عاشورا محل ظهور و تجلی محبت الهی است؛ چنانچه جناب ابراهیم خلیل (ع) در پرتو ابتلاء، به بلای عاشورا و به آن جذبه مخصوص الهی رسید؛ « وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ».

لذا جامعه با ورود به عاشورا و وقوف در آن، آمادگی ورود به عصر ظهور را پیدا می کند. چنانچه بر اساس زیارت عاشورا صف جبهه امام زمان (ع) با عاشورا تأمین می شوند « فَاَسئلُ اللهَ الَّذی اَکرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی اَنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنصُورٍ »؛ یعنی جامعه شیعه از طریق عاشورا به خونخواهی می رسد و در لشکر امام زمان (ع) حضور پیدا می کند. کسی ملحق به جبهه امام زمان می شود که بلاء عاشورا در قلب او چنان عظمت پیدا کند که همه عرصه های حیات او را فرا بگیرد.

نظرات  (۱)

سلام علیکم

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ

یک از فلسفه هایی که برای مصیبت ها ذکر شده این است که رهایی از قید و بندها و تعلقات دنیا را برای انسان ها آسان کنند. زیرا گرچه شاید انسان تمایل داشته باشد که از این تعلقات دوری گزینند اما از آنجا که شیطان پیوسته در صدد تزیین این تجملات و تظاهرات دنیوی است دل کندن و رها شدن از این تعلقات برای اکثر انسان ها کار آسانی نیست  در قرآن امده که شیطان گفت :

قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لأزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأرْضِ وَلأغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ


از طرفی خداوند هم فرموده که اگر فضل او نبود همگی انسان ها آلوده ی به ناپاکی ها می شدند

یا ایها الذین ءامنوا لاتتبعوا خطوات الشیطن و من یتبع خطوات الشیطن فانه یامر بالفحشاء والمنکر و لو لافضل الله علیکم و رحمته مازکی منکم من احد ابدا و لکن الله یزکی من یشاء والله سمیع علیم


بنابر این خداوند گاهی این تزیین ها و تجملات دنیا را از ما به ناگهان می گیرد تا به ما بیاموزد که

اولا تدبیر این جهان در اختیار ما نیست .

ثانیا آنچه که از دنیا در اختیار ماست پایدار نیست و بی ارزش است  ( و ما متاع الدنیا فی الاخره الا قلیل)

ثالثا بدانیم که این مصییت ها و رنج ها برای تزکیه ی خودمان است ( گاه کفاره ی گناهان است و گاه برای تنبه و یادآوری و گاه ابتلا است ) 

(و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر )


پس مصیبت به هر دلیلی باشد ( کفاره ی گناهان یا تذکر و تنذیر و آزمایش و امتحان )  آن روح توحیدی و جدایی و دل بریدن از تجملات دنیا را در انسان ایجاد می کند

والسلام

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام
نکته بسیار درستی فرمودید. در تکمله سخن شما اشاره می کنم:
بزرگی با توجه به روایات می فرمودند: 
خداوند بر مؤمنان نعمت می دهد تا او را شکر گذاری کنند و به یاد او باشند اما گاهی که انسان این نعمت را دستآوریز غفلت از خداوند می کند و از یاد او غافل می شود خداوند در این هنگام با گرفتن آن نعمت، انسان را از غفلت بیدار می کند تا اکنون با نداشتن نعمت رو به خداوند آورد.

و نیز می فرمودند:
بلاءی که متوجه مؤمن در دنیا می شود همواره از دو حال خارج نیست: یا آزمونی برای ارتقاء رتبه است و یا کفاره گناه است (همان که شما هم فرمودید)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی