رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

پایگاه علمی-تحلیلی رهروان اندیشه انقلاب اسلامی _ _ _ {انتشار آزمایشی}

رهروان اندیشه انقلاب اسلامی

عصر گذار؛ عصر انتظار است. حرکت تاریخی جامعه شیعیان در دوران انتظار، صیرورت و گذار به یک جامعه عالی است که اراده معصوم علیه السلام در تمام شؤون آن جاری شده باشد. و تا جامعه شیعه خود را به یاران سیدالشهداء علیه السلام نزدیک نکند و همچون عبد امام صادق علیه السلام نگردد؛ امام زمانمان ظهور نخواهد کرد.

پس این ما هستیم که باید عوض شویم؛ تغییر کنیم؛ متعالی گردیم؛ به سمت امام علیه السلام حرکت کنیم. ما باید دگرگون گردیم. عصر گذار؛ یعنی همین!

امام ره به ما آموخت انتظار تنها در مبارزه است، و این بدین معناست که وظیفه ما در دوران انتظار فعال بودن و درگیری با جبهه باطل است نه منفعل بودن و انزوا!
حقیقت آن است که جامعه ی منتظر شیعه در دوران غیبت وظیفه ای بس سنگین بر عهده دارد و آن زمینه سازی ظهور آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در باب مؤلفه های زمینه سازی توسط علماء سخنان زیادی گفته شده است که شامل ابعاد مختلفی از معیار ها همچون تربیت 313 یار، ایجاد پایگاه قدرت شیعیان، افزایش اسلام خواهی درسطح جهانی، به اضطرار رسیدن مؤمنین در نیاز به امام و ... خواهد بود که می توان همه آنها را در یک گذاره از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی خلاصه کرد:
»»»»»»»»"تمدن نوین اسلامی"««««««««

۳۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

همه عالمان ناگزیر از انتخاب بر سر دوراهی خدامحوری و انسان مداری هستند

عصر گذارنشست درباره علم دینی به میزبانی بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. دکتر سعید زیباکلام عضو گروه فلسفه دانشگاه تهران در این نشست به بررسی چگونگی امکان نقش داشتن معارف دینی در تدوین علوم خصوصا علوم اجتماعی و امکان حضور و دخول بینش ها و ارزش های دینی درحوزه های مختلف علوم پرداخت.

 

ابتدا باید گفت معیار تمیز علم از غیر علم قراردادی است و ثانیا معیار قراردادی تمیز، خادم و تابع هدف یا اهدافی است که ما انسانها اعم از عالم یا غیر عالم از تمیز معارف تقلید می کنیم، ثالثاً انتخاب و اخذ اهداف منوط به تصمیم افراد است تصمیمی که بحث و بررسی عقلانی بر نمی تابد و رابعاً اهداف ما به نوبه ی خود مولود و محصول مجموعه ی دو ابعاد از تعلقات و تمنیات ماست. با این اوصاف میخواهم سوال کنم آیا آموزش های انبیاء و اولیای الهی نمی تواند از طریق تقویم، تعلقات و تمنیات ما اهداف را تعیین و تقدیر کند؟ تعلقات و تلقیات که به نوبه ی خود تحت تاثیر آموزش های انبیاء باشد، آیا آن هدف برآمده نمی تواند به ما بگوید کدام معارف را باید از سایرین جدا کرد؟ کاملا قابل تصور است که اندیشمندی با پاسخ منفی تمام سوالات آخر بخش های فوق موافق باشد.

عصر گذار

برای بارگذاری یا بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید

بررسی جایگاه حکومت در فلسفه و فقه

   بررسی جایگاه حکومت در فلسفه و فقه  حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری

عصرگذارموضوع بحث «جایگاه حکومت در فلسفه و فقه» است. غرض اصلی این است که اگر ما فلسفه را به دید رایج و نظر مصطلح بنگریم آیا می توان از این دید، «حکومت دینی» را قابل تعریف دانست؟ جواب این است که نمی توان بر این اساس، ضرورتی را برای مبتنی بودن ضوابط ادارة حکومت بر پایة تعبد به دین قائل شد. اگر مثلی را تصور کنیم که یک ضلع آنرا حکومت و ضلع دیگرش را فلسفه و حکمت و بالاخره سومین ضلع آن را دین تشکیل دهد. جای این سؤال اساسی پیش می آید که اصولاً چه نسبتی بین این اضلاع وجود دارد؟ آیا حکومت، زیر مجموعة «حکمت» و فلسفه است و یا «دین»؟ همچنین در این فرض باید دید که نسبت بین حکمت و دین چگونه است؟ تمام این مطالب، موضوع اصلی بحث ماست.

سرمایه‌داری و کالایی‌سازی زن + تحلیل

سرمایه‌داری و کالایی‌سازی زن

 

  • از جمله مکاتب و رویکردهای اجتماعی که نظریات و دیدگاه‌های مختلفی را به خود معطوف داشته، مکتب طرفدار حقوق زن می‌باشد. جوامع و کشورهای مختلف، هر کدام متناسب با ایدئولوژی و نگرش حاکم بر اجتماع و فرهنگ سرزمین خود، نظرات متفاوتی را در باب حقوق زن بیان داشته‌اند. در واقع مکتب و دیدگاه طرفدار حقوق زن دارای سه شاخصه می باشد: نخستین آنها مربوط به حقوق مدنی زن به عنوان یک شخص است. در این دیدگاه زن به عنوان انسانی بالغ و آزاد مطرح می شود که می‌باید از سلطه مرد رها گردد. دوم رها ساختن او از نظر فکری است. یعنی به قدرت علمی و توانایی ‌های تفکری او توجه شود و سوم شرکت او در مسائل سیاسی است که دخالت و حضور زن در مسائل حکومتی و سیاسی را مطرح می‌سازد. در باب حقوق زن در جامعه، از دوران باستان نظریات متعدد و متناقضی مطرح شده بود.

برای بزرگ نمایی کلیک کنید

برای بارگزاری یا بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید

گزارش مشروح از دیدار فیلمسازان جشنواره عمار با رهبری

جشنواره شما عمار است. یک دوران طولانی کار را برای خودتان تعریف کنید. خیلی ازاین حرف ها را می دانیم و قبول داریم. اینها هست منتهی دنیا همین چند صباح ازاول انقلاب تا حالا نیست. دنیا یعنی امتداد و جریان تاریخ. این چند ساله ریزش، رویش و افت و خیز دارید. ازاین تجربه ها برای طراحی آینده استفاده کنید. ما حرکتی را شروع کرده ایم که اول راهیم.

 


آسیب‌شناسی مسکن مهر در انطباق با سبک زندگی اسلامی؛ 

حاشیه نشینی مدرن و تأثیرات آن بر سبک زندگی

آسیب شناسی مسکن مهرمتأسفانه محله رفته‌رفته ساختار و کارکرد‌های دیرینه‌ی خود را از دست داده و به «منطقه»، یعنی واحدی که دولت برای اجرای برنامه‌های خود برساخته است، تبدیل شد که این روند در ساخت شهرک‌های مسکن مهر نیز دنبال شد. سؤالی که مطرح است این است که تا چه اندازه معماری این شهرک ها منطبق بر اصول معماری شهر اسلامی است؟

 

 ورود تکنولوژی به عرصه‏ی زندگی شهری، بروز و ظهور خود را در جنبه‏های مختلفی به نمایش می‏گذارد. یکی از این عرصه‏ها، خانه‌سازی و به گونه‏ای وسیع‏تر، می‏تواند ساختن شهرک باشد. بدون شک نوع ساخت‌وساز شهرک‌ها بر شیوه‏ی زندگی اهالی آن‌ها در حوزه‏های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار خواهد بود.

 

بنابراین می‌توان این شهرک‌ها را بر اساس قرارگیری ساختمان‌ها در کنار یکدیگر و شهرسازی آن‌ها نیز مورد بررسی قرار داد که برخی از جنبه‌های آن ذکر می‌شود.

 

دولت پایدار حق

دولت پایدار حق

مقاله ای از سید شهیدان اهل قلم؛ شهید سید مرتضی آوینی

 

انقلاب یک تغییر دفعی و غیر تدریجی است، تحولی است که به یکباره روی می دهد.

 

شهید آوینیاین سخنی است که به سادگی بر زبان می آید، اما بیان کننده هیچ چیز نیست مگر آنکه «علت تغییر» را دریابیم و از آن مهم تر، «علت دفعی بودن تغییر» را. «تغییر» لازمه وجود جهان است و «زمان» لفظی است بیانگر همین تغییر. عالم هستی «ذات واحد» است متحول، و درست خلاف آنچه می پندارند، این تحول علت وجود زمان است، نه بالعکس.

 

از اثبات این مدعا در می گذرم چرا که فرصت بسیار می خواهد و با این مبحث نیز چندان مرتبط نیست. و اما بشر، گذشته از تحولات فردی و جمعی، تحولی دیگر نیز دارد که در آن فرد و جمع را از یکدیگر تفکیک نمی توان کرد. عالم هستی ذات واحدی است در حال تحول، و بشر درپیوند با عالم هستی این سیر تحول کلی را نیز طی می کند. اگر منتسب است به مولایمان علی (ع) که فرموده "اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر..." این سخن فقط استعاره‌ای ادبی نیست. تأویل این سخن آن است که در حقیقت این انسان است که او را باید «عالم اکبر» دانست، نه عالمی که بیرون از وجود انسان تا لایتناهی گسترده است. مفهوم «بیرون» و «درون» اینجا درهم می ریزد. در ظاهر، بشر جزیی از عالم هستی است و اما در باطن، عالم هستی آینه تجولات درونی بشر است.

 

بحثی پیرامون «عقل، استدلال و عقلانیت»

بحثی پیرامون «عقل، استدلال و عقلانیت»

 دکتر سعید زیبا کلام

 

دکتر سعید زیباکلامهنگامی که ما می‌گوییم: «من با این استدلال شما قانع یا متقاعد شدم.» و یا «من با این استدلال شما ترغیب شدم.»، آیا مراد این است که استدلال شما ـــ یعنی دلایلی که شما اقامه کرده‌اید ـــ دارای ممیزاتی است که هر کس آنها را بشنود یا بخواند قانع(متقاعد) یا ترغیب می‌شود؟ به عبارتی دیگر، آیا ما باید از قانع(متقاعد)کنندگی یا ترغیب‌کنندگی استدلال‌ها و میزان آن پرسش کنیم؟ در این صورت، آیا تاکنون در مناقشات فلسفی و یا مباحثات و مناظرات نظری در خانواده علوم اجتماعی مشاهده کرده‌ایم که استدلالی توانسته باشد اولاً، همه مباحثین و مناظرین موضوع مناقشه را قانع(متقاعد) یا ترغیب کرده باشد؟ و ثانیاً، به یک میزان قانع و ترغیب کرده باشد؟